پرگشوده








تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          




جستجو




 
  مربای به، دستور پخت مربای به ...


میوهٔ بـِه یا بهی (Cydonia oblonga) دارای گوشت خشک و کرکی است که طعمی ترش و تقریباً گس دارد.با این حال وقتی به پخته می‌شود بو و طعمی بسیار خوش دارد. برای کمپوت مناسب است و بصورت مربا و مارمالاد نیز کاربردی عالی دارد.

ادامه مطلب :

موارد لازم برای تهیه مربای بهpan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">به 1 کیلوگرم شکر
1 کیلوگرم آبلیمو
4 قاشق غذاخوری هل 
 طرز تهیه مربای به
به را چهار قاچ می کنیم و تخم وقسمت سفتی وسط به را در می آوریم و پوست می کنیم(به را با پوست نیز مربا می کنند)،بعد به را بشکل قاچ پرتقال خرد می کنیم و آنرا می شوئیم و در ظرف مس سفید کرده تمیزی می ریزیم(ظرف طبخ مربای به اگر مس سفید کرده باشد خوشرنگتر می شود)،بعد مقداری آب در حدود 6 لیوان بطوریکه کمی روی به را بگیرد در ظرف می ریزیم و در آنرا می بندیم و ظرف را روی حرارت ملایم می گذاریم تا به کمی پخته ولی زیاد له نشود بعد شکر را داخل به می ریزیم و هل را نیز اضافه می کنیم و می گذاریم مربا با حرارت ملایم 3 تا 4 ساعت بجوشد تا رنگ مربا قرمز خوش رنگ و شربت آن غلیظ شود.

بعد آبلیمو را می ریزیم.مربا چند جوش که زد از روی آتش برمی داریم.باید توجه داشت که در ظرف مربا در مدت طبخ مربا باید بسته و حرارت ملایم باشد تا مربا خوشرنگ شود در صورتیکه مربا رنگش کاملا قرمز شد ولی شربت آن رقیق بود در آنر بر می داریم و حرارت را کمی تند می کنیم
برای خوشرنگ در آمدن مربای آن را در ظرف مسی بپزیدامیدواریم با تهیه این مربای خوشمزه، لذت کافی را برده و لحظات خوشی را در کنار خانواده سپری کنید.

 مواد مغذی موجود در به
میوه به دارای مقدار زیادی فیبر غذایی، پتاسیم، قند و ویتامین C می‌باشد. این میوه فاقد چربی است.
به طور کلی، یک عدد میوه به با وزن 92 گرم، دارای 52 کیلو کالری، 0/37گرم پروتئین، 0/09گرم چربی، 14/08گرم کربوهیدرات، 1/7گرم فیبر و 0 میلی گرم کلسترول می‌باشد. بیشترین املاح موجود در به، پتاسیم و فسفر و کمترین آنها روی است. بیشترین ویتامین‌ها در به، ویتامین C و بعد از آن ویتامین A می‌باشد.

 خواص دانه به
سرفه را برطرف می‌کند.
جویدن دانه به برای تقویت نیروی جنسی مفید است.
لعاب به دانه را روی زخم‌ها و سوختگی‌ها بگذارید تا باعث شفای سریع آن‌ها شود.
آفتاب سوختگی را با مالیدن لعاب به‌دانه بر روی پوست درمان کنید.
اسهال خونی و ساده را درمان می‌کند.
برای درمان جراحات گلو موثر است.
برای درمان تورم‌های داخلی بدن مفید است.
برای التیام ترک پوست دست و بدن، نوکسینه ، لب و بواسیر لعاب به‌دانه را روی موضع بمالید.
برای درمان خشکی زبان و دهان مفید است.
  مجله اینترنتی دلگرم

مرجان امینی

موضوعات: آشپزی
[چهارشنبه 1396-08-17] [ 11:17:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  چطور باید با کودکی که بزرگتر از سنش حرف می زنه برخورد کرد؟ ...


در چنین مواردی بهتر است خودمان و سایر اطرافیان، مواظب باشیم تا در صورتی که فرزندمان حرف درشتی زد، به هیچ عنوان واکنشی نشان ندهیم تا او واکنش ما را نوعی تحسین و تشویق به حساب نیاورد.

 گاهی اوقات، بچه‌های کوچک حرف‌های ما بزرگ‌‌ترها را تکرار می‌کنند؛ حرف‌هایی که زیاد مناسب سن و سالشان نیست و به نوعی گنده‌گویی محسوب می‌شوند؛ اما ممکن است ما در همان لحظه، پاداش‌هایی مانند خندیدن به بچه‌ داده باشیم.

ادامه مطلب :

pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">بهتر است بدانید که بچه‌ها متوجه این خنده ما نمی‌شوند و نمی‌دانند که ما به خاطر حرف درشتی که او زده خندیده‌ایم و خنده ما به‌‌ دلیل تشویقش برای صحبت‌ کردن به این صورت نبوده است. به همین دلیل و از آنجا که بچه‌ها نمی‌توانند ارزیابی درستی از موقعیت‌های مختلف داشته باشند، ممکن است آن حرف درشت را باز هم تکرار کند و با این کار، ما و سایر اطرافیان احساس کنیم که او بچه بی‌ادبی است یا حدود خودش را نمی‌داند.
در چنین مواردی بهتر است خودمان و سایر اطرافیان، مواظب باشیم تا در صورتی که فرزندمان حرف درشتی زد، به هیچ عنوان واکنشی نشان ندهیم تا او واکنش ما را نوعی تحسین و تشویق به حساب نیاورد. اگر هم که این رفتار در بچه‌ها شکل گرفت، ما باید به نحوی او را متوجه اشتباهش کنیم و بگوییم که اینطور حرف زدن می‌تواند برایت عواقبی داشته باشد. مثلا به فرزندتان بگویید اگر بازهم اینگونه صحبت کند، نمی‌تواند برای مدت خاصی برنامه مورد علاقه‌اش را نگاه کند؛ یا اگر در مهمانی آن حرف را زد، باید برای مدت 10 دقیقه مهمانی را ترک کند.
در صورتی که فرزندتان نوع حرف زدنش را اصلاح نکرد و شما در مهمانی بودید، می‌توانید او را 10 دقیقه داخل ماشین ببرید و حتما به او بفهمانید که این دوری از مهمانی یا محروم‌شدن از تماشای برنامه موردعلاقه‌اش، به دلیل رفتار نادرستش بوده است.

منبع:4irooni.ir

موضوعات: روانشناسی
 [ 11:11:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  ضرب المثل های شیرین ایرانی ...


مجموعه ای از ضرب المثل های فارسی؛به صورت فارسی عامیانه
 1 با آل علي هر كه در افتاد ، ور افتاد .

2 با اون زبون خوشت، با پول زيادت، يا با راه نزديكت!

3 با اين ريش ميخواهي بري تجريش ؟

4 با پا راه بري كفش پاره ميشه، با سر كلاه !

 5 با خوردن سيرشدي با ليسيدن نميشي !

6 باد آورده را باد ميبرد !

7 با دست پس ميزنه، با پا پيش ميكشه !

ادامه مطلب :

8 بادنجان بم آفت ندارد !

9 بارون آمد، تركها بهم رفت !

10 بار كج به منزل نميرسد !

11 با رمال شاعر است، با شاعر رمال، با هر دو هيچكدام با هرهيچكدام هر دو !

12 بازي اشكنك داره ، سر شكستنك داره !

13 بازي بازي، با ريش بابا هم بازي !

14 با سيلي صورت خودشو سرخ نگه ميداره !

15 با كدخدا بساز، ده را بچاپ !

16 با گرگ دنبه ميخوره، با چوپان گريه ميكنه !

17 بالابالاها جاش نيست، پائين پائين ها راش نيست !

18 بالاتو ديديم ، پائينتم ديديم !

19 با مردم زمانه سلامي و والسلام .

20 تا گفته اي غلام توام، ميفروشنت !

21 با نردبان به آسمون نميشه رفت !

22 با همين پرو پاچين، ميخواهي بري چين و ماچين ؟

23 بايد گذاشت در كوزه آبش را خورد !

 24 با يكدست دو هندوانه نميشود برداشت !

25 با يك گل بهار نميشه !

26 به اشتهاي مردم نميشود نان خورد !

27 به بهلول گفتند ريش تو بهتره يا دم سگ ؟ گفت اگر از پل جستم رريش من و گرنه دم سگ !

28 بجاي شمع كافوري چراغ نفت ميسوزد !

29 بچه سر پيري زنگوله پاي تابوته !

30 بچه سر راهي برداشتم پسرم بشه، شوهرم شد !

31 بخور و بخواب كار منه، خدا نگهدار منه !

32 بد بخت اگر مسجد آدينه بسازد — يا طاق فرود آيد، يا قبله كج آيد !

33 به درويشه گفتند بساطتو جمع كن ، دستشو گذاشت در دهنش !

34 بدعاي گربه كوره بارون نمياد !

35 بدهكار رو كه رو بدي طلبكار ميشه !

36 برادران جنگ كنند، ابلهان باوركنند !

37 برادر پشت ، برادر زاده هم پشت

38 خواهر زاده را با زر بخر با سنگ بكش!

39 برادري بجا، بزغاله يكي هفت صنار !

40 براي كسي بمير كه برات تب كنه !

41 براي همه مادره، براي ما زن بابا !

42 براي يك بي نماز، در مسجد و نمي بندند !

43 براي يه دستمال قيصريه رو آتيش ميزنه !

44 بر عكس نهند نام زنگي كافور !

45 به روباهه گفتند شاهدت كيه ؟ گفت: دمبم !

46 بزبون خوش مار از سوراخ در مياد !

47 بزك نمير بهار مياد — كنبزه با خيار مياد !

 48 بز گر از سر چشمه آب ميخوره !

49 به شتر مرغ گفتند بار ببر، گفت : مرغم، گفتند : بپر، گفت : شترم !

50 بعد از چهل سال گدايي، شب جمعه را گم كرده !

51 بعد از هفت كره، ادعاي بكارت !

52 بقاطر گفتند بابات كيه ؟ گفت : آقادائيم اسبه !

53 به كيشي آمدند به فيشي رفتند !

54 به گربه گفتند گهت درمونه، خاك پاشيد روش !

55 به كچله گفتند : چرا زلف نميزاري ؟ گفت : من از اين قرتي گيريها خوشم نمياد !

56 به كك بنده كه رقاص خداست !

57 بگو نبين، چشممو هم ميگذارم، بگو نشنو در گوشمو ميگيرم، اما اگر بگي نفهمم، نميتونم !

58 بگير و ببند بده دست پهلوون !

59 بلبل هفت تا بچه ميزاره، شيش تاش سره ، يكيش بلبل !

60 بمالت نناز كه بيك شب بنده، به حسنت نناز كه بيك تب بنده !

61 بماه ميگه تو در نيا من در ميام !

62 بمرغشان كيش نميشه گفت !

63 بمرگ ميگيره تا به تب راضي بشه !

64 بوجار لنجونه از هر طرف باد بياد، بادش ميده !

65 بهر كجا كه روي آسمان همين رنگه !

66 به يكي گفتند : سركه هفت ساله داري ؟ گفت : دارم و نميدم، گفتند : چرا ؟ گفت : اگر ميدادم هفت ساله نميشد !

 67 به يكي گفتند : بابات از گرسنگي مرد . گفت : داشت و نخورد ؟ !

68 بمير و بدم !

69 به گاو و گوسفند كسي كاري نداره !

70 بيله ديگ، بيله چغندر !

 مجله اینترنتی دلگرم

مرجان امینی

 

موضوعات: روانشناسی, عمومی
 [ 11:05:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  بزرگترین خطا پوش هستی ...


به چشمان باید آموخت هر چیزی را نباید دید و هر دیده شده ‌ای را نباید فاش کرد، به چشمان باید مهارت زیبا دیدن را آموخت، البته نه اینکه بدی را زیبا ببیند؛ بلکه در جستجوی زیبای، زیبایی ها را کنکاش کند. بسیاری از گرفتاری های انسان در زندگی و حیات مادی نشأت گرفته از عدم رعایت این قانون است. قانون تغافل و چشم پوشی یکی از زیباترین و با ارزش ترین اصول و شاخصه های اخلاقی است که در مکتب اسلام بر آن تأکید و سفارش فراوان شده است. اصل مهم و ارزشمندی که زیبایی آن را می توان در صفات الهی و نوع برخورد باری تعالی با بندگان مشاهده کرد.

ادامه مطلب :

>

بزرگترین خطا پوش هستی
زیباترین و با ارزش ترین رنگ ها در جهان هستی، رنگ خدایی است. رنگ با ارزشی که همه موجودات عالم هستی را مجذوب خود کرده است. رنگ خدایی از چنان زیبایی و دلربایی برخوردار است که سایر رنگ ها در مقابلش رنگ می بازند. «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً؛[بقره، آیه 138] رنگ خدايى (بپذيريد! رنگ ايمان و توحيد و اسلام) و چه رنگى از رنگ خدايى بهتر است؟!.»، شاید در یک برداشت ذوقی بتوان صفات الهی را همان رنگ های الهی برشمرد، به راستی چه خوب است که انسان خود را با صفات الهی رنگرزی کند، و خود را شبیه معشوق و دلبر خویش کند. از جمله صفات الهی که در منابع اسلامی به آن اشاره شده، صفت ستاریت است که در ادعیه و طلب دعا به درگاه الهی نیز خدای متعال را به وسیله این ویژگی مورد خطاب قرار می دهیم. «يَا غَفَّارَ الذُّنُوبِ يَا سَتَّارَ الْعُيُوبِ اغْفِرْ لِي مَا سَبَقَ فِي عِلْمِكَ مِنْ ذُنُوبِي‏»[1]

یک سفارش قرآنی به انسان
خدای متعال در قرآن کریم به صراحت بیان داشته که، دوست نمی دارد کسی پرده دری کند و عیوب دیگران را افشا کند، به همین جهت از عیبجویی نکوهش کرده است و انسانها را از این امر باز داشته است «لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ وَ كانَ اللَّهُ سَميعاً عَليماً؛[سوره نساء، آیه 148] خداوند دوست ندارد كسى با سخنان خود، بدي ها(ى ديگران) را اظهار كند مگر آن كس كه مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست.» در آیه دیگر باری تعالی از عیبجویی این چنین نکوهش کرده است: «وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقاب؛[حجرات، آیه11] و از خودتان- از يكديگر- عيبجويى مكنيد و يكديگر را به لقبها[ى بد و ناخوش‏] مخوانيد» این آیات زیبا به انسان زیبا دیدن را می آموزد، این که انسان به دنبال فاش کردن بدی نباشد، و چشم خود را بر روی خطا و اشتباه دیگران ببند، و مهارت خوب دیدن را بیاموزد.

کارکرد و جایگاه تغافل در اندیشه علوی
در فرهنگ نهج البلاغه و اندیشه علوی، خطا پوشی و تغافل از جمله بزرگترین و زیباترین صفات اخلاقی و انسانی معرفی شده است: «مِنْ أَشْرَفِ [أَفْعَالِ‏] أَعْمَالِ الْكَرِيمِ غَفْلَتُهُ عَمَّا يَعْلَم‏؛[2] امام(عليه السلام) فرمود: يكى از با ارزش ترين كارهاى كريمان، تغافلِ از چيزهايى است كه از آن آگاهند(و سرپوش گذاشتن بر آن لازم است).»، و از طرفی عیب جویی زشت ترین و بدترین رذیله اخلاقی معرفی شده است : در روایتی از امام علی(علیه السلام) نقل شده است: «شَرُّ النّاسِ مَن كانَ مُتَتَبِّعاً لِعُیوبِ النّاسِ عَمیاً لِمَعایِبِهِ؛[3] « بدترین مردم كسی است كه دنبال عیبهای مردم باشد و كور عیبهای خود ».
تغافل و خطا پوشی، هنر و مهارت زیبا دیدن است که در زندگی باید در جای مناسب خود مورد استفاده قرار گیرد، آنچه مسلم است استفاده صحیح و مناسب از این عنصر کارآمد در تمام ابعاد زندگی می تواند کارگشا و اثر بخش باشد.

تغافل در حوزه اخلاق فردی
این شاخص اخلاقی در مسیر تربیت اخلاقی انسان، از جایگاه ممتاز و قابل توجهی برخوردار است. برای نمونه کسی که از این مهارت و هنر برخوردار است، بیش از آنکه در جستجوی گناه و خطای دیگران باشد، در جهت خودسازی و اصلاح رفتار و کردار خود کوشش می کند، به همین جهت است که، در عبارتی از امام علی(علیه السلام) این چنین نقل شده است: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ طُوبَى لِمَنْ شَغَلَهُ عَيْبُهُ عَنْ عُيُوبِ النَّاس‏؛[4] اى مردم! خوشا به حال كسى كه عيب شناسى نفس، او را از عيب جويى ديگران باز دارد.»، کسی که در مسیر تربیت اخلاقی از عنصر تغافل بهره می جوید، فرصت غیبت، تهمت، پرده دری و ظلم به دیگران را ندارد، چرا که او چشم های خود را بر روی عیوب دیگران بسته است و تمام اهتمام و دقتش بر روی اصلاح عیوب خود متمرکز شده است. در عبارت زیبای دیگری از امام علی(علیه السلام) این چنین نقل شده است: «مَن أبصَرَ عَیبَ نَفسِهِ شُغِلَ عَن عَیبِ غَیرِهِ؛[5]امام علی( علیه السلام ):‌ «هر كس عیب خود را ببیند از پرداختن به عیب دیگران باز ایستد».

تغافل در حوزه خانه و خانواده
تغافل و خطا پوشی به اذعان دانشمندان علوم اجتماعی و روانشناسی یکی از اساسی ترین و مهمترین شاخص های تحکیم و استحکام بنیاد خانواده معرفی شده است. در واقع عنصر تغافل در زندگی تأثیر مستقیمی در تقویت روح رضایتمندی و آرامش در زندگی مشترک دارد. خانواده ای که از آن بهره ای ندارد زندگی را برخود و دیگران سخت و تیره می کند، کما اینکه در روایتی از امام علی(علیه السلام) نقل شده است: « مَنْ لَمْ يَتَغَافَلْ وَ لَا يَغُضَّ [لَا يتقاض‏] عَنْ كَثِيرٍ مِنَ الْأُمُورِ تَنَغَّصَتْ عِيشَتُه‏؛[6] هر که از بسیاری از امور تغافل و چشم پوشی نکند، زندگی اش تیره می شود.»
بر کسی پوشیده نیست که در زندگی خانوادگی فراز و نشیب های فراوانی وجود دارد، به طور طبیعی هریک از هسمران دارای نواقصی هستند، اما این امر نباید موجب درشت نمایی و به رخ کشیدن نواقص باشد؛ بلکه سزاوار است با بهره گیری از عنصر عفو و بخشش، خطای همسر خود را نادیده بگیرند. چه بسیار مشاجراتی که در پی پرده دری و عدم خطا پوشی، موجبات تزلزل بنیاد خانواده را فراهم می کند. در اهمیت شاخص تغافل در زندگی در روایت دیگری از امام صادق(عليه السلام) این چنین نقل شده است: «صَلاحُ حالِ التَّعايُشِ وَالتَّعاشُرِ مِلؤُ مِكيالٍ، ثُلثاهُ فِطنَةٌ وثُلُثُهُ تَغافُل‏؛[7] سامان يافتن زندگى و معاشرت با يكديگر، به پيمانه پُرى شبيه است كه دو سوم آن، هوشمندى و يك سوم آن، چشم ‏پوشى است.»

تبعات شوم پرده دری
1-برملا شدن عیوب: عیب جویی تیغی دو لبه است، به طوری که بر اساس روایات، عیوب شخص عیبجو را نیز برملا می کند، کما اینکه در روایتی از امام علی(علیه السلام) نقل شده است: «مَن تَتَبَّعَ عَوراتِ النّاسِ كَشَفَ اللهُ عَورَتَهُ؛[8]«هر كه دنبال عیبهای مردم بگردد، خداوند عیب و زشتیهای او را بر ملا سازد».

2-تنها شدن و انزوای اجتماعی: هیچ کسی دوست ندارد با افراد عیبجو تعامل و ارتباط داشته باشد، کما اینکه در روایات از امام علی(علیه السلام) نقل شده است: «مَن تَتَبَّعَ خَفِیّاتِ العُیوبِ حَرَمَهُ اللهُ مَوَدّاتِ القُلوبِ؛[9] «هر كه از عیبهای پنهانی (‌مردم ) جستجو كند، خداوند او را از دوستی دلها محروم گرداند».

3-عیبجویی بدترین بِرند انسانی: در روایتی از امام علی(علیه السلام) نقل شده است: «اَمقَتُ النّاسِ العَیّابُ؛[10] «دشمن ترین مردم، عیبجویان هستند ».

نتیجه گیری و جمع بندی
آن دسته افرادی که در زندگی خود از شاخص تغافل بهره می جویند، چشمان خود را بر روی عیوب و نواقص دیگران می بندند، همین امر نیکو و اخلاقی، خود موجب می شود انسان رغبتی برای انجام گناهان دیگری همچون، غیبت، اذیت و آزار دیگران را نداشته باشد، از طرفی همین امر موجبات خوب دیدن و زیبا دیدن را در ارتباط با دیگران بخصوص در حوزه ارتباط خانوادگی تقویت می کند و روح رضایتمندی و شادابی را در زندگی تقویت می کند.
پی نوشت ها:
[1]. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏90، ص263.
[2]. نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص507، حکمت222.
[3].تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص421، ح9653.
[4]. نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص 255.
[5]. تحف العقول، ص88.
[6]. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 451، ح10375.
[7]. تحف العقول، ص359.
[8]. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 421، ح9657.
[9]. همان: ص421، ح9656.
[10]. همان: ص451، ح10369.

موضوعات: عمومی
[شنبه 1396-08-13] [ 07:55:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  دردسرهای جدید ...


نمی توان گفت اکثر خانمها اما میزان قابل توجهی از خانمهای متاهل با چالشی به نام جاری مواجه هستند و یا حداقل در دوره ای کوتاه یا حتی بلند از زندگی شان، این مساله را تجربه می کنند.

 درگیری میان جاری ها گاه کاملا زیر پوستی و غیر محسوس است و گاهی هم کاملا آشکارا و فلج کننده؛ به گونه ای که کلیه ارتباطات و تعاملات خانوادگی را تحت سیطره خود قرار می دهد.اینکه چرا این خویشاوندی سببی تا این حد دردسر ساز (البته برای برخی) شده و نقل محافل و حتی مقاله پیش رو شده است احتمالا یک دلیل ساده داشته باشد:

ادامه مطلب :

حساسیت
محور اصلی روحیات زن که وی را از جنس مذکر متمایز می کند احساسات است. البته احساس در هر دو جنس وجود دارد اما شدت آن در زنان آن قدر زیاد است که او را به طور کلی از مردان متفاوت و متمایز می سازد. پس طبیعی است که با وجود حساسیت زیادی که در وجود زن قرا دارد تاثیر پذیری وی از اطراف و عوامل بیرونی بیشتر باشد.

همین احساسی بودن زن و وجود عواطف سرشار، باعث ایجاد مجموعه ای از رفتارهای فرعی بسیاری منجر می گردد که طبیعتا درک آن را توسط جنس مخالف بسیار دشوار می کند.از جمله این تبعات فرعی که در اثر احساسی بودن زنان ایجاد می گردد، حساسیت و اثر پذیری زیاد آنها به نظرات و رفتارهای  اطرافیان است.به خاطر همین حساسیتهاست که جاری ها نسبت به هر رفتاری از یکدیگر واکنش نشان داده و گاه اختلافاتی ایجاد می گردد.البته حساسیت در کلیه روابط انسانی خانمها مشاهده می شود اما از آنجا که جاری فردی است با موقعیت مشابه و حتی در مقام رقیب؛ طبیعی است که شدت واکنشهای هیجانی به یکدیگر بیشتر خواهد بود.

مقایسه درد سر ایجاد می کند

احمد مردی سی ساله است که اخیرا وارد زندگی زناشویی است. او از حساسیتهای زیاد همسرش نسبت به جاری بزرگتر شکایت دارد و بیان می کند:
خیلی زودتر از آنچه که انتظار داشتم مادرم را از دست دادم و تنها شدم. تنها یک برادر بزرگتر داشتم که او هم خیلی زود ازدواج کرد و وارد زندگی مشترک شد. من و پدرم تنها شدیم و من وارد انزوای عجیبی شدم. علی رغم اینکه برادر و همسر برادرم سن کمی داشتند اما همسر وی خیلی زود توانست رابطه عاطفی عمیقی در خانواده ما برقرار کند. او مانند یک مادر همیشه مراقب من بود و در درسها و کلیه امور مربوط به من نظارت و دقت داشت. همیشه احساس می کردم او توانسته تا حدی جای مادرم را پر کند.
زمان گذشت و من به سن ازدواج رسیدم. همسر برادرم در حق من مادری کرد و حتی برای ازدواج من تلاش زیادی کرد و همه مراسم را به بهترین شکل ممکن برگزار کرد.مدتی کوتاه بعد از ازدواج با همسرم متوجه حساسیتهای زیاد وی نسسبت به همسر برادرم شدم تا جایی که احترام من به همسر برادرم او را اذیت می کرد و کوچکترین برخورد و رفت و امدی به خانه برادرم تبدیل به یک تنش چند روزه در خانه ما بود.از این مساله بسیار در عذابم چون همسر برادرم الان یک زن میانسال و جا افتاده است و دلیل این همه حساسیت همسرم را درک نمی کنم؟ نمی دانم چرا حسادت می کند. گاه فکر می کنم او از همسر برادرم متنفر است…

اما در مقابل پریسا، همسر احمد معتقد است که احمد انتظار دارد رفتارها و کارها و عملکرد وی شبیه به زن برادرش باشد.

او می گوید:احمد می خواهد من شبیه به جاری چهل و چند ساله ام آشپزی کنم، به امورات خانه شبیه به او رسیدگی کنم، مثل او ارتباط برقرا کنم و دایما در تذکراتی که به من می دهد و مرا مورد انتقاد قرار می دهد، احساس می کنم از زن برادرش تصویری از یک زن اسطوره ای ساخته و می خواهد شخصیت مرا شبیه به او کند. این مرا آزار می دهد که همسرم دایما مرا مورد ارزیابی و مقایسه قرار می دهد.

دلیل حساسیتها را باید در رفتار مردان هم جستجو کرد

البت حسساسیت زنها نسبت به مراودات همسرشان طبیعی است و گاهی از حد هم می گذرد اما در مورد اخیر تصور می شود که احترام و احساس دین احمد نسبت به همسر برادرش باعث شده که همسر او فکر کند جایگاه چندانی نزد وی ندارد و همین مساله موجبات حساسیت و حتی تنفر همسر احمد را مهیا کرده است. در حالی که اگر احمد توقعاتی طبیعی و متناسب با شرایط سنی و موقعیتی همسرش داشت تا این حد همسرش واکنش نشان نمی داد و روابط خانوادگی متشنج نمی شد
توجه به زن روح او را تازه می کند و به او اطمنیان می دهد هنوز هم مهم و خواستنی است. توجه به همسر به این معنا است که مرد باتمام وجود کنار همسرش باشد، او را دوست بدارد و با تمام امتیازات و کاستی هایی که دارد او را پذیرا باشد و او را به خود نزدیک کند. چنین توجهی به زن است که باعث می شود احساس ارزشمند بودن کند و از شدت حساسیتهای او نسبت به اطرافیان کاسته شود.

ارتباط موثر با همسر

برای هر انسانی مهم است که اطرافیان نسبت به خواسته های وی حساس بوده و احساس مسئولیت کنند اما شدت این احساس در زنان بیشتر است خصوصا اگر زن احساس کند مورد بی توجهی همسرش است و یا به ویژگی های مثبت وی توجه کافی نمی شود، بسیار آسیب پذیر می شود.

احمد باید توجه داشته باشد که همانطور که او دوست دارد مورد تایید همسرش باشد، پریسا نیز همین توقع را از وی دارد. زن دوست دارد در اعماق وجودش به کسی اعتماد کند تا از او مراقبت کند و به وی تکیه نماید. وقتی یک مرد به اندازه کافی به همسرش توجه کند و به نیازها و روحیات او و خصوصا حساسیتهایش توجه کند، زن مطمئن می شود که ارزشمند است.

توجه به زن روح او را تازه می کند و به او اطمنیان می دهد هنوز هم مهم و خواستنی است. توجه به همسر به این معنا است که مرد باتمام وجود کنار همسرش باشد، او را دوست بدارد و با تمام امتیازات و کاستی هایی که دارد او را پذیرا باشد و او را به خود نزدیک کند. چنین توجهی به زن است که باعث می شود احساس ارزشمند بودن کند و از شدت حساسیتهای او نسبت به اطرافیان کاسته شود.

اگر احمد به سبک رفتاری خود توجه کند و دست از مقایسه گری بردارد قطعا رابطه میان این دو جاری هم اصلاح می شود.

 رفتار خانواده ها

در کنار مدیریت درست مردانه ، رفتار بزرگ ترها می تواند در دوستانه یا غیر دوستانه بودن جاری ها تاثیر گذار باشد. اگر مادر شوهر و پدر شوهر بین دو عروس فرق نگذارند و رفتار مشابهی باهر دو داشته باشند ، حس رقابت در آنها کم می شود. بدگویی از یکی پیش دیگری و رفتارهایی از این نوع می تواند روابط عروس ها را آسیب بزند. قرار است این دو عروس یا بیشتر دخترهای جدید خانواده باشند که برای رسیدن به این هدف تدبر بزرگترها لازم است.

موضوعات: روانشناسی
 [ 07:50:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...